- مشخصات کتاب
- مقدمه 1
- مقدمه 2
- غزلیات
- 1 - از آن بیدار می مانند رندان در دل شبها - شیدا
- 2 - جز دیدن جمال تو نبود هوس مرا - عبرت
- 3 - شکر لله که شده جای تو اندر دل ما - صغیر
- 4 - ای نفس خرم باد صبا - سعدی
- 5 - ای مانده بر جا در شمار ناتوانها - صائب
- 6 - کی رفته ای ز دل که تمنا کنم ترا - فروغی
- 7 - نگاه دار سر رشته حساب اینجا - صائب
- 8 - گشایش از در دل جو بود باب امید اینجا - متین
- 9 - اول بنام آنکه ز داین بارگاه را - قصاب
- 10 - خرم آن کوی که منزلکه یار است آنجا - ابن یمین
- 11 - به سعی از سنگ خارا چشمه ساری می شود پیدا - صاعد
- 12 - برکن ز سینه ریشه فکر تباه را - غمام
- 13 - شب فراق نخواهم دواج دیبارا - سعدی
- 14 - در دلم افتاده آتش ساقیا - عطار
- 15 - خدای ساخته گنجینه گهر مارا - صغیر
- 16 - آنکه آموخت به تو رسم خود آرائی را - عبرت
- 17 - نیست چون بال و پری تا گرد سر گردم ترا - صائب
- 18 - عمری است حلقه در میخانه ایم ما - صائب
- 19 - ای دوای درد بی درمان ما - فیض
- 20 - وه که گر من باز بینم روی یار خویش را - سعدی
- 21 - منزل بسی دور و بپا ما را شکسته خارها - طبیب
- 22 - گر به یزدان واگذارد بنده کار خویش را - عبرت
- 23 - بامیان تو پری روی عجب خوست مرا - فرصت
- 24 - هست به ذات و صفت نهفته و پیدا - عبرت
- 25 - صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را - حافظ
- 26 - خدا یا در پذیر این نعره مستانه ما را - صائب
- 27 - ای قوی پنجه که باوی تواناست ترا - صغیر
- 28 - اَلا یا ایها السّاقی اَدرکاساً و ناولها - حافظ
- 29 - سوگند خورده ایم به موی تو بارها - صفی
- 30 - ما تا به وعده تو هنوزم امیدوار - صفی
- 31 - تفاوتی نکند قدر پادشاهی را - سعدی
- 32 - بالم شکسته نیست رهائی هوس مرا - فائض
- 33 - ای پرتو جمال تو نورالیقین ما - اسیر
- 34 - ستاره دیده فروبست و آرمید بیا - سیمین
- 35 - دید تا یوسف دل چاه زنخدان ترا - عبرت
- 36 - دردمندان را دوائی نیست در میخانه ها - سهیلی
- 37 - به صورت تو بتی کمتر آفریده خدا - سلیم
- 38 - ای در هوای وصل تو گسترده جانها بالها - فیض
- 39 - گر بشکند سیمرغ جانم دام تن را - الهی
- 40 - به جهان تا اثری هست ز آب و گل ما - سینا
- 41 - کند ثابت حدیث قدسی این فرخنده معنا را - صغیر
- 42 - دل بکن جانا از این دیر خراب - فیض
- 43 - چنین شکفت ز لطف صبا و فیض سحاب - وصال
- 44 - برخیز تا کنیم به ساغر شراب ناب - انسی
- 45 - ای مسلمانان فغان زا نرگس جادو فریب - سعدی
- 46 - گر از روی تو افتد عکس بر آب - ابن یمین
- 47 - ای گشته از صفای رخت شرمسار آب - ابن یمین
- 48 - در بهشت برویم شده باز امشب - غمام
- 49 - هر کجا عکس جمال یار می افتد در آب - قصاب
- 50 - گرفتد از دست ساقی عکس جام می در آب - آتش
- 51 - ای که گفتی هیچ مشکل چون فراغ یار نیست - سعدی
- 52 - رواق منظر چشم من آشیانه تست - حافظ
- 53 - بار سنگین و مرا وقت سفر نزدیک است - صابر
- 54 - گل شکفت از چمن و سبزه دمید از لب کشت - رسا
- 55 - عزم آن دارم که امشب نیم مست - عطار
- 56 - هم به حرم هم به دیر بدر دجی دیدمت - فروغی
- 57 - ز بسکه شیوه چشم تو مردم آزاریست - رسا
- 58 - مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست - حافظ
- 59 - عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت - حافظ
- 60 - تا دل نهاده ام به طریق رضای دوست - شاکر
- 61 - پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکیست - عماد
- 62 - نه چون پروانه ز و بال و پرم سوخت - نیاز
- 63 - دلبران را همه سخت است دل و پیمان سست - صغیر
- 64 - گرچه پیمانه می مشرق نور دگر است - حزین
- 65 - بیش از این طاقت هجرانم نیست - عبدالرزاق
- 66 - چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست - حافظ
- 67 - ای از صفات گشته هوا همه صفات - اسرار
- 68 - حجاب چهره به جانانه جان من جان است - شکیب
- 69 - روزی زسر سنگ عقابی به هوا خاست - حجت
- 70 - با کمال احتیاج از خلق استغنا خوش است - صائب
- 71 - عمر اگر مرحله پیمای هوا و هوس است - فائض
- 72 - گرچه گیتی چو یکی خانه بی دیوار است - صابر
- 73 - گر تو پنداری که رازم بی تو پیدا نیست هست - معزی
- 74 - گفتم که روی ماهت از من چرا نهانست - فیض
- 75 - پیری رسید و قوت طبع جوان گذشت - کلیم
- 76 - به مهربانی دونان امید نتوان داشت - خوشدل
- 77 - چون نور که از مهر جدا هست و جدا نیست - عبرت
- 78 - به زرق و برق جهان هرکسیی نظر بسته است - صاعد
- 79 - خوشتر ز روزگار جنون روزگار نیست - دیوانه
- 80 - پیش از آن روزیکه گردون خاک آدمی می سرشت - جامی
- 81 - زیر گردون طبع آزادی نوائی بر نخاست - بیدل
- 82 - همچون رگ سنگ است رگ خواب به چشمت - صاعد
- 83 - اندر این شهر دلی کو که گرفتار تو نیست - منعم
- 84 - هر زمان نقش نماید حسن دوست - اسیر
- 85 - بر چهره تاز طره مهم سایبان گرفت - سرخوش
- 86 - سوزنی مهر جهان در دل نمی باید گرفت - شکیب
- 87 - در خرابات مغان منزل نمی باید گرفت - صائب
- 88 - محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت - پروین
- 89 - در آبه بزم محبت که هر چه هست اینجاست - صابر
- 90 - مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست - سعی
- 91 - سلسله موی دوست حلقه دام بلاست - سعدی
- 92 - چنان به روی تو آشفته ام به بوی تو مست - سعدی
- 93 - ای بشر چیست بغیر از تو که آن آن تو نیست - صغیر
- 94 - آنکه در دایره عالم انسانی نیست - خلیل
- 95 - ای زد و یاقوت تو روان مرا قوت - سینا
- 96 - کفر و دین در بر عشاق نکو کار یکیست - مونس
- 97 - هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظر است - سعدی
- 98 - شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست - اسرار
- 99 - از کوی تو تا کلبه ما فاصله ای نیست - حزین
- 100 - هر که امشب می نمی نوشد به ما منسوب نیست - قدسی
- 101 - بیدل و خسته در این شهرم و دلداری نیست - هما
- 102 - در ره عشق تو بی پا و سری نیست که نیست - عبرت
- 103 - توئی که بر سر خوبان عالمی چون تاج - حافظ
- 104 - شبها نشسته ام همه در انتظار صبح - روشن
- 105 - گر به اخلاص رخ خود به زمین سائی صبح - صائب
- 106 - خورده انجم ندارد رونقی در کوی صبح - صائب
- 107 - اگر مقام به کوی رضا توانی کرد - پناه
- 108 - نظر خدای بینان زسر هوا نباشد - سعدی
- 109 - آه دل مظلومان بی شک اثری دارد - الهی
- 110 - هر آن کسی که به دل راه با خدا دارد - اشتری
- 111 - بر من از خوی تو هرچند که بیداد رود - جامی
- 112 - آنکه رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد - حافظ
- 113 - خوش آنکه از دو جهان گوشه غمی دارد - صائب
- 114 - پند پدر گوش کن ای پسر هوشمند - عبرت
- 115 - قبله اهل دل از روز ازل روی تو بود - سینا
- 116 - چه خوش آنکه ماه من از وفا شب تیره ام ز دری رسد - فرصت
- 117 - ساقی بده رطل گران زان می که دهقان پرورد - فروغی
- 118 - در خانه دل ما را جز یار نمی گنجد - فواد
- 119 - چیست می دانی صدای چنگ و عود - جامی
- 120 - نالیدن مهجوران سوز دگری دارد - صغیر
- 121 - تا چند عمر در هس و آرزو رود - سنا
- 122 - جهان گیریی گز سپاهی بر اید - اسرار
- 123 - به سر جام جم آنگه نظر توانی کرد - حافظ
- 124 - مردان خدا پرده پندار دریدند - فروغی
- 125 - چنین شنیدم که لطف یزدان به روی جوینده در نبندد - صفا
- 126 - کند بر تخت عزت جا چو از تن جان برون آید - حزین
- 127 - کسیکه عیب تو را پیش چشم بنگارد - صائب
- 128 - گر عنان دست دل افتد کارها مشکل شود - ماهر
- 129 - هرگز کسی به روز من ناتوان مباد - ورزی
- 130 - هر که با او آشنا شد خود زخود بیگانه کرد - صغیر
- 131 - خوبرویان جفا پیشه وفا نیز کنند - سعدی
- 132 - عاقبت کوی تو ما را مسکن دل می شود - قصاب
- 133 - غمت را کی گذارم کز دل ناشاد برخیزد - آتش
- 134 - معاشران گره از زلف یار باز کنید - حافظ
- 135 - تا تو را درد نباشد به تو درمان ندهند - صاع
- 136 - طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد - نشاط
- 137 - بر جهان دل منه از مهر و مشو زان دلشاد - فرصت
- 138 - این خستگان که بسته تدبیر می شوند - عرفی
- 139 - خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود - حافظ
- 140 - مرا گر بر برق آهی از دل ناشاد برخیزد - شکیب
- 141 - فلک به جای میم در پیاله خون ریزد - مکرم
- 142 - صبا هردم پریشان طره جانانه میسازد - سینا
- 143 - ما ز میخانه عشقیم گدایانی چند - اسرار
- 144 - همره قافله ای رو به رهی باید کرد - صغیر
- 145 - دلم شب با خیال طره جانانه میسازد - شکیب
- 146 - بود آیا که در میکده ها بگشایند - حافظ
- 147 - دلا بسوز که سوز تو کارها بکند - حافظ
- 148 - غمش در نهان خانه دل نشیند - طبیب
- 149 - گر از دل نیمه شب آهی بر آید - صغیر
- 150 - ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد - حزین
- 151 - هر آنکه جانب اهل وفا نگه دارد - حافظ
- 152 - دل مرد قویدل کی زبیداد زمان لرزد - سرور
- 153 - شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد - سعدی
- 154 - روی که خط به گرد رخش جلوه گر شود - قصاب
- 155 - چاره دل پر عقل تدبیر نتوانست کرد - صائب
- 156 - موری از خیش میازار که جائی دارد - رجا
- 157 - سالها دل طلب جام جم از ما میکرد - حافظ
- 158 - دیده را آینه روی شهی باید کرد - اسرار
- 159 - در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد - حافظ
- 160 - از ازل کشتی ما در اختیار ما نبود - نوا
- 161 - چندان که خواب صبح بود بر جوان لذیذ - صائب
- 162 - خشتی به خیر چون خم مب لذ رمبن گذار - صائب
- 163 - ترا در خواب غفلت رفت عمر خوش عنان آخر - صائب
- 164 - ز شور عشق در وجد ند ذرات جهان یکسر - صائب
- 165 - با سر زف تو ام راز و نیاز است هنوز - سینا
- 166 - گر تو گل چهره در آئی به چمن مست امروز - اوحدی
- 167 - ساقیا بر جگرم شعله ای نمناک انداز - لاهوری
- 168 - اگر که بود خبر صعوه راز چنگل باز - صاعد
- 169 - بسته زلف تو شوریده سرانند هنوز - فروغی
- 170 - مژده ای دل که گل و سبزه به جوش آمد باز - نظمی
- 171 - در وجود دهنت دل به گمان است هنوز - صفا
- 172 - دل در اندیشه آن غنچه دهانست هنوز - عبرت
- 173 - دلم رمیده لولی وشی است شور انگیز - حافظ
- 174 - سبک ز سینه ما ای غبار غم برخیز - صائب
- 175 - آتشم در جان و در دل حسرت جام است و بس - فانی
- 176 - گل عذاری ز گلستان جهان ما را بس - حافظ
- 177 - در زلف خویش هیچ و از او حال ما بپرس - سلمان
- 178 - چون مهر فروزنده فروزان به جهان باش - جمشیدی
- 179 - چو باد برفکند چین زلف غالیه بارش - فروغی
- 180 - گر شبی او فتد بدست منش - نظمی
- 181 - ای محرم دل در حلم کعبه جان باش - آذرخش
- 182 - در محیط دلنوازی لؤلؤ شهوار باش - شکیب
- 183 - چو لاله سوخته دل بهر داغداران باش - برزگر
- 184 - چرا به صورتی انسان به معنی انسان باش - نوا
- 185 - در گوش دارم این سخن از پیر میفروش - بهار
- 186 - زخار زار تعلق کشیده دامان باش - صائب
- 187 - فکر بلبل همه آنست که گل شد یارش - حافظ
- 188 - دوست دارم که کسی دوست ندارد چونش - بیدل
- 189 - چند گوئی با تو یک شب روز گردانم چو شمع - ساوجی
- 190 - در کشاکش از زبان آتشین بودم چو شمع - صائب
- 191 - گر شبی در محفل جانان بر افروزم چو شمع - اشتری
- 192 - در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع - حافظ
- 193 - پیوسته بهاران چو خبانست در این باغ - صاعد
- 194 - بر خیز تا تفرج بستان کنیم و باغ - سعدی
- 195 - شب شمع یکطرف رخ جانانه یکطرف - سمنانی
- 196 - به سوی مصر کالای ملاحت می برد یوسف - رنجی
- 197 - جرس آسا بنال ای مایل عشق - صاعد
- 198 - پای گستاخ منه بر در کاشانه عشق - صائب
- 199 - مستغنی است از همه عالم گدای عشق - وحشی
- 200 - نه چو پروانه همی بال و پرم سوخت زعشق - شکیب
- 201 - هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک - حافظ
- 202 - کم خواری روشن ضمیر از سفره دونان نمک - قصاب
- 203 - در کویر آه هم گاهی بباراری ابر اشگ - صاعد
- 204 - دوید بر رخ زردم ز بیقراری اشگ - اشتری
- 205 - ای سر زلفت هزار سلسله عاقل - صغیر
- 206 - توئی جان و توئی جانانه دل - صاعد
- 207 - تا چند گرد کعبه بگردم به بوی دل - صائب
- 208 - دوستان چند کنم ناله ز بیماری دل - جامی
- 209 - تاکی در انتظار گذری به زاریم - شهریار
- 210 - چشمه ساری که هوای لب آبش کردم - فرخی
- 211 - جنون از داغ رسوائی چون آید گلستانم - فصیحی
- 212 - من هرچه دیده ام ز دل و دیده دیده ام - سلمان
- 213 - دل کشد گه به حرم گه سوی دیر مغانم - صغیر
- 214 - ما اسیران همه مرغان خوش الحان همیم - قصاب
- 215 - بوی کین هرگز کسی نشنیده از آب و گلم - کلیم
- 216 - آنکه مرغ دلش از سینه پریده است منم - شجاعی
- 217 - اشگم ولی به پای عزیزان چکیده ام - رهی
- 218 - گر در به رخم بندی کز کوی تو برخیزم - شیدا
- 219 - میوه دل نونهال آرزو گم کرده ام - صاعد
- 220 - امشب تو را به خوبی نسبت به ماه کردم - فروغی
- 221 - چون گل از خوی خوش از هر خار خواری میکشم - امیر
- 222 - دو هفته می گرد دکان مه دو هفته ندیدم - سعدی
- 223 - گه مقیم کعبه گاهی ساکن میخانه ایم - عبرت
- 224 - دیدی آخر به سر زلف تو پا بست شدم - فرخی
- 225 - دانی چرا در سیر خود بر خویش میلرزد قلم - صغیر
- 226 - آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم - رهی
- 227 - نگارستان دلها گشته ام بتخانه را مانم - مشفق
- 228 - حجاب چهره جان می شود غغبار تنم - حافظ
- 229 - پریشانست چون زلفت دل و جانی که من دارم - خوشدل
- 230 - نوبهار است بیا تا قدی نوش کنیم - هلالی
- 231 - آنکه خود را نفسی شاد ندیدست منم - همایون
- 232 - تمثال دو لف و رخ آن یار کشیدم - فرصت
- 233 - داده چشمان تو در کشتن ما دست بهم - وصال
- 234 - بیا تا دلبرهم یا رهم جانان هم باشیم - الهی
- 235 - به طور عشقت اگر ره بسوی نور برم - نیاز
- 236 - هر شب به گردون می رسد فریاد یارب یاربم - الهی
- 237 - شهباز لا مکانم من در مکان مگنجم - اسیر
- 238 - گه چو چنگم بزن و گاه چو نی بنوازم - مغربی
- 239 - به یک تجلی جانان ز قید جان رستم - دودی
- 240 - یک امشبی که در آغوش شاهد شکرم - سعدی
- 241 - هر چه کنی بکن مکن ترک من ای نگار من - شوریده
- 242 - که دود آه نشاند بجز تو از دل من - صابر
- 243 - بیش از این بد عهد و پیمانی مکن - زاکانی
- 244 - یاگام در طریقه مهر و وفا مزن - سرور
- 246 - ساقی به روی من در میخانه باز کن - خمینی
- 247 - باشد سپاه من غم و اندوه و آه من - دهقان
- 248 - تادامن از من کشیدی ای سر و سیمین تن من - رهی
- 249 - ای که داری هوس طلعت جانان دیدن - فیض
- 250 - عادتم شده در عشق گاه گفتگو کردن - فهرمان
- 251 - کی کنم مرپهر تو را ای ماهرو از دل برون - رنجی
- 252 - تا جسم نمی فرستی تیغم بسر مزن - سنا
- 253 - راه خواهی رخت بر دریا فکن - اسرار
- 254 - دل بردی از من به یغغما ای ترک غارتگر من - کوس
- 255 - بهشتی روی ما از گلستان رخ نقاب افکن - صاعد
- 256 - اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزاری مکن - مزارعی
- 257 - دل خون شد از امید و نشد یار یارمن - هلالی
- 258 - منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن - حاظ
- 259 - باز برداشت زرخ پرده برای دل من - صفا
- 260 - مرغ سحر همانا زین ناله بر کشدن - صغیر
- 261 - ای دل از پست و بلند روزگار اندیشه کن - صائب
- 262 - خواهم که خاک راه شوم زیر پای تو - فیض
- 263 - امروز امیر در میخانه توئی تو - خراسانی
- 264 - ای بیوفا چه جاره کنم با جفای تو - هلالی
- 265 - حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو - شمس
- 266 - گر به تو افتدم نظر چهره به چهره روبرو - طاهر
- 267 - به جان پیر خرابات و حق صحبت او - حافظ
- 268 - بادبهار آمد و آورد بوی تو - ورزی
- 269 - نیست یکدم که نه با ناله و فریادم از او - فغانی
- 270 - وای از این افسردگان فراد اهل درد کو - رهی
- 271 - سحر گه معطر بی زد این ترانه - عبرت
- 272 - چرخ ناکام تر از تست از او کام مخواه - عبرت
- 273 - دل می کند ز سلسله زلف تو گله - دهقان
- 274 - شبی در خرقه رند آسا گذر کردم به میخانه - سعدی
- 275 - دل زود باورم را بکرشمه ای ربودی - رهی
- 276 - زدو دیده خون فشانم زغمت شب جدائی - عراقی
- 277 - کس از این نمک ندارد که تو ای غلام داری - سعدی
- 278 - زاهد و سجه صد دانه و ذکر سحری - فروغی
- 279 - همه هست آرزوم که ببینم از تو روئی - رضوانی
- 280 - ای خواجه تا به کی گی دینار و درهمی - عبرت
- 281 - ای مقیم دل که امشب شمع این کاشانه ای - صغیر
- 282 - دل و دین و عقل و هوشم همه را به آب دادی - فیض
- 283 - ساقیا امشب خرابی را به می اباد کردی - قهرمان
- 284 - چه شود به چهره زرد من نظری برای خدا کنی - هاتف
- 285 - چونست حال بستان ای باد نوبهاری - سعدی
- 286 - درد یاری که در او نیست کسی یار کسی - شهریار
- 287 - بسکه فرخ رخ و شکر لب و شیرین دهنی - فروغی
- 288 - تا کی اندیشه این عالم پر شور کنی - صائب
- 289 - صبا پیامی زمهربانی رسان تو از من به آنکه دانی - فرصت
- 290 - ز مطلب در حجابی تا نظر بر مدعا داری - صائب
- 291 - تا بیاد چشم مست او زنم پیمانه ای - شکیب
- 292 - وقت را غنیمت دان آنقدر که بتوانی - حافظ
- 293 - رفتی ولی کجا که به دل جا گرفته ای - اطهری
- 294 - هر نقش پدید آرد این گنبد مینائی - نوا
- 295 - نه نماز بامدادی نه دعای شامگاهی - حبیب
- 296 - ای دل جو تو حالی صفت خویش ندانی - قاآنی
- 297 - گفتا تو از کجائی کاشفته می نمائی - خواجو
- 298 - می شوم با همه م مست نگاهی گاهی - نظمی
- 299 - در طواف شمع میگفت این سخن پروانه ای - بهار
- 300 - گرفتارم به دام چین زلف نبرین بوئی - ظهیر
- 301 - با دوستان به صدق بر آری اگر دمی - غیرت
- 302 - بگذشت عمر و از او نبود بغیردمی - دجا
- 303 - بود آیا که خرامان ز درم باز آئی - عراقی
- 304 - نگویم آب و گل است آن وجود روحانی - سعدی
- 305 - نه تو گفتی که بجای ارم و گفتم که نیاری - سعدی
- 306 - در همه دیر مغان نیست چو من شیدائی - حافظ
- 307 - من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفائی - سعدی
- 308 - من کیمسر گشته ای در عاشقی افسانه ای - عنقا
- 309 - شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی - سنا
- 310 - گذشت عمر و نشد شاد جان خسته دمی - مشفق
- 312 - خرم صباح آنکه تعو بروی نظر کنی - سعدی
- 313 - تا نگردی با خلایق یا ربی عزو وقاری - صغیر
- 314 - ساقیا بده جاممی زان شراب روحانی - بهائی
- قصائد
- در منقبت حضرت امام رضا علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت زهرا سلام الله علیها
- در منقبت حضرت جواد الائمه علیه السلام
- درمنقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت زهرا سلام الله علیها
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت امام حسین علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حصرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در نعت چهارده معصوم علیهم السلام
- غدیریه
- در منقبت حضرت زهرا سلام الله علیها
- در منقبت حضرت امام رضا علیه السلام
- در منقبت حضرت زهرا سلام الله علیها
- در نعت خاتم النبین حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
- در منقبت حضرت ابوالفضل علیه السلام
- در منقبت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف
- در نعت خاتم النبیین حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
- در نعت خاتم النبیین حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
- در نعت خاتم النبیین حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در مدح شاه خیبر گشا علی مرتضی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در نعت خاتم النبیین حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- در منقبت حضرت مولا علی علیه السلام
- بهاریه
- بهاریه
- بهاریه
- بهاریه
- در نعت خاتم النبیین حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
- در نعت خاتم النبیین حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
- در نعت خاتم النبیین حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
- در مدح دخت نبی حضرت زهرا سلام الله علیها
- در مدح دخت نبی حضرت زهرا سلام الله علیها
- در مدح دخت نبی حضرت زهرا سلام الله علیها
- در مدح و مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها
- در منقبت حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه و الشریف
- ترجیح بند
- ترجیع بند
- تضمین
- تضمین
- توحید
- مصیبت
- مرثیه در مصائب حضرت سید الشهدا
- مرثیه در مصائب حضرت سید الشهدا علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت علی علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت سید الشهدا علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت علی اصغر علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت علی اصغر علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت علی اکبر علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت علی اکبر علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت علی اکبر علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت سید الشهداء علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت سید الشهداء علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت سید الشهداء علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت علی اصغر علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت سید الشهدا علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت سید الشهداء علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت زینب سلام الله علیها
- وداع
- مرثیه در مصائب حضرت سید الشهدا علیه السلام
- در نعت حضرت زینب سلام الله علیها
- مرثیه در مصائب حضرت زینب سلام الله علیها
- مرثیه در مصائب حضرت زینب سلام الله علیها
- مرثیه در مصائب اسیران دشت کربلا
- مرثیه در مصائب حضرت ابوالفضل علیه السلام
- در توصیف مرقد منور قمر بنی هاشم علیه السلام
- در نعت باب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
- در نعت باب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
- در تاریخ درب حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام
- مرثیه در مصائب حضرت سید الشهداء علیه السلام
- وداع
- حکایت
- 408 - و او معشوقه به عاشق پیغام - ایرج میرزا
- 409 - مادری پیر و پریشان احوال - دولت آبادی
- 410 - درختی که تلخ است وی را سرشت - سعدی
- 411 - میازار تا می توانی کسی - سعدی
- 412 - به معروف کرخی یکی داد پند - صغیر
- 413 - شنیدم که کوری به خاک زمین - صغیر
- 414 - از یاد خدا مباش غافل - صغیر
- 415 - داد درویشی از ره تمهید - صغیر
- 416 - ای خردمند چو روزی ز جهان خواهی رفت - ابن یمین
- رباعیات
- 417 - برداشته ام دو دست از بهر دعا - اسرار
- 418 - در دست منت همیشه دامن بادا - سنائی
- 419 - در دیده بجای خواب آبست مرا - بوسعید
- 420 - از خلقت کائنات مقصود علی است - سنا
- 421 - چون حاصل عمر آدمی یک نفس است - سمنانی
- 422 - این بقعه سرای زرنگاری بوده است - سنا
- 423 - پیمانه لب پیاله نوشی بوده است - مشتاق
- 424 - این کوزه چو من عاشق زاری بوده است - خیام
- 425 - زر کهنه حریف باده نوشی بوده است - بهار
- 426 - سریست در اینکه نوش با نیش یکیست - شکیب
- 427 - بی ذکر علی صومعه و دیری نیست - جیحون
- 428 - سرابد و حیات سرمد زهراست - مردانی
- 429 - گنجینه عقل و دین و دانش زهراست - شمرانی
- 430 - چون عمر بسر رسد چه شیرین و چه تلخ - خیام
- 431 - گیرم که فلک بر سر اعزاز آید - شیدا
- 432 - یک عمر رهم به دیر خمار افتاد - حبیب
- 433 - ای بار خدای پاک بی مثل و نظیر - صفی
- 434 - چندان که نمود بیش کوشش دل من - میرفندرسکی
- 435 - گر برتر از آسمان بود منزل تو - خودقی
- 436 - رومی نشد از سر علی کس آگاه - مولوی
- لغتنامه
نغمه های دل : مجموعه غزلیات و مناقب و مدایح و مراثی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
مشخصات کتاب
سرشناسه : پنجه پور، حسین
عنوان و نام پدیدآور :نغمه های دل : مجموعه غزلیات و مناقب و مدایح و مراثی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام/ گردآوردنده: حسین پنجه پور متخلص به مرشد حسین
مشخصات نشر : اصفهان: هیئت اباالفضل علیه السلام ، 1380.
مشخصات ظاهری : ص 456
شابک : 964-6810-10-111500ریال
وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی
موضوع : شعر فارسی -- قرن 14
رده بندی کنگره : PIR7953/م 224ن 7 1378
رده بندی دیویی : 1فا8/62الف 767ن 1378
ص: 1
مقدمه 1
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند متعال را سپاس که از مجموع نعمت های خویش نعمت ولایت اولیاء گرامیش را به ما مرحمت فرموده و آنرا بهترین توشه راه آخرتمان قرار داد.
نعمتی که هیچگاه خود را لایق آن نمی دانم و به پاس دارا بودن آن گوهر تابناک درّ یتیم عمر خویش را در حفظ و حراست و نگهداریش سپری نموده ام تا با بهره مندی از برکات آن به دیدار دوست بشتابم.
با داشتن این نعمت از هیچ نعمت دیگری بی نصیب نیستم و در سایه آن هیچ بیم وهراسی ندارم واگر نگرانی و بیمی داشته باشم تنها وتنها آن است که مبادا لیاقت حفظ این موهبت الهی را نداشته باشم وجان خود را در این راه نبازم.
ترسم که عاقبت نفشانم به پای دوست***این بار جان که تا سر کویش کشیده ام
حقیر که با عنایت خاصه حضرت بقیّه الله الاعظم ارواحنا فداه عمری را در راه خدمت به آستان پاک اجدادش به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین و برادرش حضرت ابوالفضل العباس علیهما السلام سپری نموده و با تقدیم محفوظات خود از شعرای متقدّم و متاخر در مجالس جشن و سوگواری اهل بیت خواسته ام به نوعی خود را در کاروان اهل ولا قرار دهم از سوی برخی سروران و علاقمندان به اهل بیت علیهم السلام و به ویژه مداحان